آشیانۀ ایمان



 

ای زن که به حوّاییِ خود، آدم را
دادی دلِ بیدار و سرِ بی غم را

با چادر زهرا و حیای زینب
وز پاکیِ خود، پاک کنی عالَم را

احسنت بر آن دل که به خود، راه نداد
ویروسِ هوس بازیِ نامَحرم را .


جا دارد در این روزهای ترس و نگرانی و احتیاط همگانی در برابر ویروس کرونا، از ن عفیف و محجّبه میهن در جهت جلوگیری از شیوع ویروس بی حیایی، تقدیر و تشکّر ویژه داشته باشیم . اجرتان با بانوی دو عالَم.

 

ح.ش.مهرآیین

8 اسفند 1398

 

 


بسم الله الرحمن الرحیم

 

لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا
 

برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکوئی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند، و خدا را بسیار یاد می‏ کنند.

احزاب:۲۱

 


 

 

امشب زمینِ کرب و بلا باز در تب است
قلبِ امامِ عصر ز ماتم، لبالب است

تندیسِ صبر و کنزِ حیا کوچ می کند
آنجا که مِلک و مُلک و مَلَک، نامِ زینب است


سالروز ارتحال عقیله بنی هاشم،

حضرت زینب کبرا، سلام الله علیها

تسلیت باد.

 

ح.ش.مهرآیین
۱۹ اسفند ۱۳۹۸

 


 


   حقانیت رهبر معظّم انقلاب را نه رسانه های داخلی می توانند صد در صد اثبات کنند؛ و نه علمای دین؛ و نه حامیان نظام اسلامی در داخل و خارج از ایران.

   اثبات حقّانیت امام سید علی ای فقط از بی بی سی و صدای آمریکا و ایران اینترنشنال (بخوانید عربستان اینترنشنال) برمی آید . جیره خوارانی که چون هیچ نقطه ضعفی در افکار و افعالِ رهبری عظیم الشّان نمی یابند، برای تخریب چهره او، دستاویزی جز دروغ و تهمت و شایعه پراکنی ندارند .

 

   آنها که گفتند "رهبر ایران برای مهار کرونا، جز دعا، هیچ پیام پزشکی نداد!" 

 

   یا گوششان کر است و توصیه های ایشان را نشنیده اند!

 

   یا مغزشان معیوب است و حافظه درستی ندارند!

 

   یا قلبشان مرض دارد و واقعیت را کتمان می کنند!

 

   یا چشمانشان کور است و عکس بالا را که نشانگر اعتقاد رهبری به وم عمل به توصیه های پزشکی است، ندیده اند!

 

   إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ

   قطعا بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانى‏ اند که نمى‏ اندیشند.

   انفال:۲۲


 


 

 


شب ولادتِ خورشید، تا ابد روز است
به آفتاب مگو از چه گرم و شب سوز است

علی نبود اگر، آسمان نبود و زمین
طلوعِ نامِ علی، عینِ هستی افروز است

علی بهانۀ خلقت، علی دلیلِ وجود
ملَک به درسِ علی، طفلِ دانش آموز است

به دورِ قلبِ علی، کعبه می کند پرواز
ز بوریای علی، جبرئیل، پَردوز است

طنینِ کوبۀ جنّت، علی علی گوید
بهشت از دل و جانِ علی، گُل اندوز است

 


ولادت با سعادت مولای متّقیان، امیرِ مومنان

اسد الله الغالب، علی بن ابیطالب، علیه السلام

و #روز_پدر مبارک باد


ح.ش.مهرآیین
۱۷ اسفند ۱۳۹۸

 


 

 

  

   به فرمودۀ حضرتِ جواد، علیه السلام، سکوتِ جاهل، مانعِ اختلافِ مردم است: لَوْ سَکَتَ الْجاهِلُ مَا اخْتَلَفَ النّاسُ1. سخن گفتنِ نادان، آتشی است که لهیبش، تر و خشک را با هم می سوزانَد. بر زبان آوردنِ کلامی که نباید گفت، بر جهل و غفلتِ افراد بی خبر و غیرِ محقّق، می افزاید؛ امّا دانایان و آگاهان نیز از زبانه های این نارِ جهنّمی، مصون نیستند! همان گونه که سخن گوییِ بذرافشان های انحراف و خروج در سپاهِ امام علی، علیه السلام، جز فتنه پراکنی و اختلاف افکنی، هیچ نتیجه ای نداشت. بدیهی است که این فتنه ها و اختلافات، بیشترین ضربه را به آرمانها و اهدافِ بلندِ علوی وارد می ساخت.

    عبدالله بن وهبِ راسبی، (کسی که بر اثر کثرت سجده، ذوالثفنات، یعنی دارای پینه های بسیار بر پیشانی، نامیده می شد!)  از اصحابِ علی بن ابیطالب، علیه السلام، بود که فصاحت و سخنوری اش، نظرِ عامّ و خاصّ را به تحسین وامی داشت؛ اما همین سخن گوی حاذق، که بعدها در جنگ با امیرالمومنین، زعامتِ خوارج را بر عهده گرفت، پس از پیروزی مولا در جنگِ جمل، با اعتراضات و ایراداتِ نابه جا، به وسیلۀ حربۀ سخنوری، حلاوتِ ظفر را به مرارت و ناگواریِ تفرقه مبدّل ساخت!2

   بنابراین، معنای نیکو سخن گفتن، گزینشِ لغاتِ موزون و استعمالِ واژگانِ زیبا و نظم بخشیدن به کلماتِ جادویی نیست. چه بسا سخنی که به ظاهر زیباست، عالَمی را به آتش بکشد! معروف است که هیتلر، مانندِ بسیاری از ت مدارانِ فریبکار، در فنِّ سخنوری سرآمد بود؛ در مقابل، حضرت امام، رضوان الله علیه، در عینِ این که آثارِ فقهی، فلسفی، اخلاقی و عرفانیِ ایشان، سرمشقِ فصاحت و بلاغت است، در عرصۀ ت و در میدانِ سخن گفتن با تودۀ ناس، در به کارگیریِ کلمات، حتّی الامکان از تصنّعات و تکلّفات و تشریفاتِ بیهوده، پرهیز کرده و در این حوزه نیز، اسوۀ قناعت و تقوا بودند! فلذا کلام-شان از عطرِ طراوت و نور و زیبایی و صمیمیت، لبریز است. به قولِ حکیم ناصرخسرو:

 

ز دانا ای پسر نیکو سخن را گر بیاموزی

به دو عالَم تو را هم خالق و هم خَلق بستاید

به بانگ خوش گرامی شد سوی مردم هزار آوا

وزان خوار است زاغ ایدون که خوش و خوب نسراید

هزار آواز چون دانا همه نیکو و خوش گوید

ولیکن زاغ همچون مرد جاهل ژاژ می‌خاید3

 

   از دیدِ مادّیین، سخنِ نیکو و سخنورِ ماهر کسی است که با گزینشِ کلمات زیبا و چینشِ هنرمندانۀ آنها، گوی نطق را از دیگران برباید؛ اگرچه این کلامِ شیوا، حدود و قیودِ دیانت و اخلاق و انسانیت را نقض کند؛ امّا از منظرِ اربابِ تألّه، قداستِ کلام، مشروط به طهارتِ متکلّم است. به همین جهت، در مذهبِ امامیه، سخنورانِ راستین، چهارده معصوم اند، سلام الله علیهم اجمعین، که ارادۀ تکوینیِ خداوند، هستیِ ایشان را سرچشمۀ لایزالِ تقدیس و تطهیر قرار داده است؛ و این مسأله، یکی از اسرارِ حکمتِ نَحنُ‌ کَلِماتُ‌ اللّه الَّتی لا تَنفَد4 است!

 

ح.ش.مهرآیین

1398/12/16

 

 

[1] . موسوعه الامام الجواد علیه السلام، جلد2، صفحۀ357

[2] . بر پایۀ گزارش­های تاریخی، عبدالله بن وهب راسبی بر این سخنِ باطل پافشاری می­کرد که شکست­ خوردگانِ جمل، مشرک و کافرند؛ درصورتِ تأییدِ این تکفیر از سوی امام، جوازِ اسارتِ ن و غنیمتِ اموالِ اصحابِ جمل، صادر می­شد! لکن حضرت با آگاهیِ کامل از شهوات و تمایلاتِ درونیِ خوارج، سخت در مقابلِ زیاده­ خواهی­ های ایشان ایستاد.

   «فَقَالَ‌ لَهُ‌ عَبْدُ اللَّهِ‌ بْنُ‌ وَهْبٍ‌ الرَّاسِبِیُّ‌ إِی وَ اللَّهِ‌ إِنَّهُمُ‌ الْبَاغُونَ‌ الظَّالِمُونَ‌ الْکَافِرُونَ‌ الْمُشْرِکُونَ. فَقَالَ‌ لَهُ‌ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ‌، عَلَیْهِ‌ السَّلاَمُ‌، ثَکِلَتْکَ‌ أُمُّکَ‌ مَا أَقْوَاکَ‌ بِالْبَاطِلِ‌ وَ أَجْرَأَکَ‌ عَلَى أَنْ‌ تَقُولَ‌ مَا لَمْ‌ تَعْلَمْ‌ أَبْطَلْتَ‌ یَا ابْنَ‌ السَّوْدَاءِ لَیْسَ‌ الْقَوْمُ‌ کَمَا تَقُولُ‌ لَوْ کَانُوا مُشْرِکِینَ‌ سَبَیْنَا وَ غَنِمْنَا أَمْوَالَهُمْ‌ وَ مَا نَاکَحْنَاهُمْ‌ وَ لاَ وَارَثْنَاهُمْ‌.» بحار الانوار، جلد32، صفحۀ354 / سلسله مولّفات الشیخ المفید، جلد6، صفحۀ32 / مستدرک الوسائل، جلد11، صفحۀ58

   ترجمه: مادرت به عزایت بنشیند! چه چیزی تو را این قدر در راهِ باطل تقویت کرده و جرأت بخشیده که چیزی را که نمی­دانی بگویی؟ سخنِ باطلی گفته­ ای ای پسرِ زنِ سیاه­چهره! آنها آن­طور که تو می­گویی نیستند؛ اگر آنها مشرک بودند، ما ن­شان را (پس از جنگ) اسیر کرده و اموال­شان را غنیمت می­گرفتیم و با یک­دیگر ازدواج نمی­کردیم و از یک­دیگر ارث نمی­بردیم.

[3] . دیوان ناصرخسرو، صفحۀ39

[4] . ما کلماتِ خدا هستیم که پایان نمی­پذیرد. بحار الانوار، جلد10، صفحۀ389 / دانش­نامۀ قرآن و حدیث، جلد9، صفحۀ557


 

 

    هیچگاه این ماجرا از ذهنم نمی‌رود که در یکی از نشست‌های مثنوی‌خوانی، یکی از این خانم‌های به‌اصطلاح اهلِ عشق! بر حکمِ قصاص معترض بود و با استناد به اشعارِ مولوی، می‌گفت که انسان‌ها باید به یکدیگر عشق بورزند و هرگز در پیِ انتقام از هم نباشند. استدلالش هم این بود که اگر یک آجر از سقف کنده شود و روی سرِ کسی بیفتد، امکان ندارد آن شخص در پیِ شکایت و انتقام و قصاص از سقف، برآید! چرا ما انسا‌ن‌ها به اندازۀ یک آجر هم نسبت به هم‌نوعِ خود گذشت نداریم؟ 

 

   بنده برای نجاتِ ایشان از این مغالطۀ مضحک، مقداری به قواعدِ عقلی و اندکی هم به شواهدِ نقلی، اشاره کردم. این را هم گفتم که قصاص و اجرای حدود و همۀ احکامِ شرع، به نفعِ جامعۀ بشری و به نفعِ خودِ انسان است: تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ. ضمناً «آن که جان بخشـد اگر بُکشد رواست.» اما در کمالِ ناباوری دیدم که رنگِ چهره و صوت و لحنِ بانوی باگذشت، در حالِ متغیّر شدن است؛ تا حدّی که گویی خواهانِ اجرای حدّ بر بنده است که چرا با نظرِ او مخالفت کرده‌ام. بمانَد که برای همیشه رفت و دیگر نیامد!

 

   این یکی از هزاران نقشی بود که در مواجهه با احساساتِ بی‌اساسِ مولوی‌دوستانِ شریعت‌ستیز، در دفترِ خاطراتِ ذهنم ثبت شد و دریغم آمد که بازگو نکنم.

 


 

 

   خداوندِ کریم، بندگانِ خود را به احسان و نیکوکاری امر میکند: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ(1) چشیدنِ حلاوتِ این گفتار عرشی زمانی محقَّق میگردد که با پوشیدنِ جامۀ احسان و نیکوکاری، خود را مأمورِ وظیفۀ سازمانِ حق و حقیقت بیابیم. شیرینیِ ماجرا آنجاست که رییسِ ادارۀ امورِ هستی که خود، مسوولِ اصلیِ هستۀ گزینش است، در به در دنبالِ افرادِ جویای وصل میگردد تا همگان به عرصۀ مأموریتِ رشد و کمال بپیوندند. خداوندِ متعال، عجیب به دنبالِ هدایت و آرامشِ ماست؛ فریادهای مهرآمیزش را بشنویم: فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ(2) آنچه را که خدا از ما میخواهد، حسن و زیبایی و نیکی، و آنچه را که بر ما نمیپسندد، قبح و زشتی و بدی است:

بندگی، تضمینِ خیرِ آدم است
از شرارت، هیچکس طَرفی نبست
هر که عالَم دید و عالِم را ندید
نانِ حق خورد و نمکدان را شکست

 

1. نحل:90
2. آنچه را [بدان] مامورید به جاى آرید. بقره:68

 

"ح.ش.مهرآیین"


 

 روز احسان و نیکوکاری مبارک 

 


 

 

   امروز در یکی از شهرستان­های استان مازندران، خانمی جوان، هنگامِ ضدِّ عفونی کردنِ منزل، دوچار خفگی شده و نهایتاً طعمِ مرگ را می­ چشد! باور کنیم آشی که دست­ اندرکارانِ بی بی سی و صدای آمریکا و ایران اینترنشنال و دیگر رسانه ­های معاند برای مردمِ ایران می­ پزند، هیچ دستاوردی جز بدبینی و ترس و هراس و اضطراب و مرگ ندارد!

 

13 اسفند 1398
 


 

 

 

   همۀ ما می­ دانیم که به فرمودۀ رسولِ اکرم، صلّی الله علیه و آله، عدمِ اهتمامِ جدّی به امورِ مسلمانان، ما را از دایرۀ اسلام خارج می­ کند:

 

   مَنْ أَصْبَحَ لاَ یَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ.(1)

 

   در این ایّام، صدای تظلّم و دادخواهیِ مسلمانانِ مظلومِ هند، به گوشِ همۀ ما می­رسد؛ امّا بسیاری از ما بی­ تفاوتیم و یا ساکت! راستی، تکلیفِ جمعیتِ نزدیک به دو میلیارد مسلمان چه می­شود؟

 

   شاید سرگشتگیِ ما ناشی از اعلامِ تعدادِ مسلمانان از سوی مراکزِ آمارِ بشری است. وای از آن روزی که مرکزِ آمارِ الهی، نتیجۀ سرشماریِ واقعی را مخابره کند!

 

   با این اوضاع و احوالِ تأسّف­ بارِ مسلمانان در جای­ جای دنیا و با این مقدار بی­ مبالاتی از سوی دولتها و ملتهای بظاهر مسلمان،  بدونِ شک، فلسطینهای جدیدی در راه است!

 

ح.ش.مهرآیین

13 اسفند 1398

 

  1. «هر که روز خود را آغاز کند و دغدغۀ امور (مشکلات) مسلمانان را نداشته باشد  از آنان نیست و هر که فریاد کمک خواهىِ مردى را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست. میزان الحکمه، ج5، ص377، ح9000

     

 

 

   بنا بر اعتقادِ شیعه، ضرورتِ اطاعت از حکمِ قرآنِ صامت، هیچ تفاوتی با حکمِ قطعیِ قرآنِ ناطق ندارد. این سخن بدین معناست که همۀ دستورهای امامِ معصوم، همانندِ اوامرِ قرآنِ کریم، لازم الاطاعه است. همان شریعتِ مقدّسی که دستورِ تکریمِ قبورِ اهلِ بیت عصمت و طهارت، علیهم السلام، را میدهد، در بابِ ضرورتِ پاسداری از سلامتِ تن، توصیه ها و سفارشهای اکیدی دارد؛ برای مثال، حضرت سیدالشهدا، علیه الصلوه و السلام، میفرماید: 

 

بادِروا بِصِحَّةِ الأجسامِ فی مُدَّةِ الأعمارِ.(1)
در مدّت عمر، در حفظ سلامت تن بکوشید.

 

   در بابِ قدر و منزلتِ عقل نیز، آیات و روایات، آنقدر زیاد است که نادیده گرفتنِ آنها، علماً و عملاً امکان ناپذیر است. متاسفانه عده ای از مقدس مآبان در جریانِ شیوعِ ویروس کرونا، با اتّکا به جمود بر ظواهر و با تحقیرِ عقل، و با رفتارهای نابه هنجار از قبیلِ لیسیدنِ در و دیوار حرم مطهر، دهانِ معاندان و بدخواهانِ دین را به طعن و ملامت گشوده اند. آیا این عمل از منظر عقل و طبع سلیم، خوشایند است؟ آیا ادبِ تشیّع، به شیعۀ علی و اولاد طاهرین او، علیهم صلوات الله، این اجازه را میدهد که در حضور امام معصوم، نستجیر بالله، زبان را از دهان بیرون آورده و اقدام به لیسیدنِ دست و پای ولیِ خدا کند؟ آیا این عمل در عرفِ متشرّعه، خلاف عقل و معارض ادب محسوب نمیشود؟ در حالی که به فرمودۀ جناب خاتم انبیاء، علیه و علی آله آلاف التحیه و الثناء، کسى که عقل ندارد، دین ندارد:

 

لا دینَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ(2)

 

   امروزه خطر کسانی که برای عقل، حجّیتی قایل نیستند، از خطر کسانی که خواهان ضربه زدن به دین و مذهبند، بیشتر است. گویی آقایان ایستاده اند تا با فریاد وااسلاماه از هر کاهی کوهی بسازند. از دید اینگونه افراد، حرم مطهر امام معصوم، با ورود ویروس کرونا نامطهر میشود! حرفشان این است که بستن در حرم، بی حرمتی به حرم است؛ ویروس، اجازۀ ورود به حرم را ندارد!!! با این استدلال ضعیف، اگر علوم آزمایشگاهی بر در و دیوار حرم، وجود ویروسی از نوع کرونا را اثبات کند، طهارت حرم، زایل میشود!!! در حالی که طهارت و پاکی حرم، در وهلۀ اوّل نوعی طهارت معنوی و باطنی است. اگرچه به لحاظ ظاهری نیز، اطهریت آن به قوّت خود باقی است. همانطور که زهر معاویه در بدن مبارک امام مجتبی، علیه السلام، هیچ خدشه ای به قداست سبط اکبر پیامبر،  وارد نکرد. آقایان باید بپذیرند که هیچ ویروس کم خطر یا پرخطری، طهارت حرم را زیر سوال نمیبرد، اما ممکن است سلامت عده ای را به خطر بیندازد.

 

   در واقع آن چیزی که با طهارت و عقلانیتِ شیعی تعارض دارد، عملکرد خطا و فعلِ نابجای همین دسته از افرادی است که با همه چیزدان پنداشتنِ خود، مادام بر طبل جدایی دین و ایمان از عقل و علم میکوبند! جوانِ دانشگاهی حوزه نرفتۀ کلام نخواندۀ ما هم شاید حق دارد که کلیت اسلام را در افعال و اعمال اینچنینی خلاصه کند و به این نتیجه برسد که دینی که با عقل و علم میجنگد، به درد تبعیت نمیخورَد!


1.  بحار الانوار، ج75، ص120
2.  تحف العقول، ص54


ح.ش.مهرآیین
۱۰ اسفند ۱۳۹۸


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

★ ☀ همين نزديكى ☀ ★ Derrick چشم پزشکی بال پروازم macooein Troy نظافت صنعتی انجمن صنفی کارفرمائی نمایندگان بیمه رازی استان اصفهان سیداحمد موسوی